شعر در مورد آشتی ، متن آشتی با رفیق و آشتی کنان و نامه آشتی از حافظ

شعر در مورد آشتی

شعر در مورد آشتی ، متن آشتی با رفیق و آشتی کنان و نامه آشتی از حافظ
شعر در مورد آشتی ، متن آشتی با رفیق و آشتی کنان و نامه آشتی از حافظ همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر در مورد آشتی

چی میشد تو  هم منو دوستم میداشتی نازنین
جای گریه رو لبام خنده می کاشتی نازنین
حالا که قهری باهام ولی بدون دوستت دارم
طاقت قهر ندارم پس آشتی آشتی نازنین
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد آشتی معشوق

بیا با پاک ترین سلام عشق آشتی کنیم
بیا با بنفشه های لب جوب آشتی کنیم
بیا از حسرت و غم دیگه باهم حرف نزنیم
بیا برخنده ی این صبح بهار خنده کنیم . . .

شعر در مورد آشتی با دوست

بوسه ام را می گذارم پشت در
قهر کردی, قهرکردم , سر به سر
تو بیا , در را تماما باز کن
هر چه میخواهی برایم ناز کن
من غرورم را شکستم , داشتی ؟
آمدم , حالا تو با من اشتی؟
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد آشتی با همسر

جــنگ هـای خلق، بهر خوبی است
بــرگ بی بــرگی، نشان طوبی است
خشم هــای خلـق، بهـر آشتی است
دام راحــت دایمــاً بـی راحتی است
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد آشتیان

 قهر مکن ای فرشته روی دلارا
ناز مکن ای بنفشه موی فریبا
طعنه و دشنام تلخ اینهمه شیرین
چهره پر از خشم و قهر اینهمه زیبا
ناز تورا میکشم به دیده منت
سر به رهت مینهم به عجز و تمنا

شعری در مورد آشتی

پَر و پَر و پَر پرنده
آشتی و شعر و خنده
با هیچ کسی نکن قهر
تا تو بشی برنده
⇔⇔⇔⇔

شعر زیبا در مورد آشتی

قهر می کنی به لحظه ای ؛
دوباره آشتی …
جُرم من چه بود؟
از برای قهر ِ خود ،
بهانه ای نداشتی
ابروان درهم ات به وقت ِ قهر ،
خنده های بی امان ِ وقت ِ آشتی …
من، چگونه سر کنم کنارِ  تو
از چه رو   سر ِ دو راهی ام گذاشتی؟
رشتۀ محبت مرا ،
پاره می کنی به قهر
تا گره خورد به مهربانی ات ؛
تارهای چنگ ِ دل ز هم گسسته ،
نیست فرصتی برای وصلت دوباره ،
جای آشتی،  نذاشتی
آتش ِ نگاه ِ تو،
خامی ِ وجود ِ من،
با من و خودت یگانه باش –
کاش لحظه ای
فقط برای لحظه ای مرا
بخاطر خودم
دوست داشتی
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد صلح و آشتی

یه روزی گله کردم من از عالم مستی
تو هم به دل گرفتی دل ما رو شکستی
من از مستی نوشتم ولی قلب تو رنجید
تو قهر کردی قهرت مصیبت شدو بارید
پشیمون و خستم اگه عهدی شکستم
آخه مست تو هستم اگه مجرم و مستم

شعر در مورد قهر و آشتی

همیشه رفتن بهترین  نیست
گاهی میان رفتن وماندن هیچ فرقی نیست
چه قهر باشیم چه آشتی
اصل درست این است
که عزیزان ما
در خانه ی دل ما جای دارند . . .
⇔⇔⇔⇔

شعری در مورد قهر و آشتی

من پیراهنت را در باد دوست دارم
و زیبایی ات را
در آینه ای که از آن عبور کرده ای!
نگران خلوت توام
من زبان پرنده ها را می فهمم
من با گل های وحشی در آشتی ام
نخواه که مسیر رود را از درخت ها جدا کنند
نخواه که در دل جنگل آتشی بیفروزند!
⇔⇔⇔⇔

شعر در مورد صلح آشتی

از جمــادی مـــُردم و نـــامی شـدم
وز نمـــا مـردم به حیوان بــــر زدم
 مـــردم از حیـــوانی و آدم شــــدم
پس چـــه ترسم کی ز مردن کم شدم

شعر درباره صلح و آشتی

دوستی را دوست، معنی می دهد
قهر هم با دوست، معنی می دهد
هیچ کس با دشمن خود، قهر نیست
قهری او هم نشان دوستی است
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره صلح آشتی

تو باغچه ها گل کاشتی
خنده رو لب گذاشتی
دیگه با من نکن قهر
این دفعه آشتی آشتی
⇔⇔⇔⇔

شعر درباره ی صلح و آشتی

اهمیت وفاداری به عهد و پیمان
چون درخت است آدمی و بیخ، عهد
بیـخ را تیــمــار می بایـــد بـه جهد
عهـدفاسد، بیخِ پوســــــــیده بود

شعر درباره قهر و آشتی

مهربانی ات را با گل ها در میان بگذار
با سنگ ها
با رودی که می رود
با خنده کودکان عراقی
مهربانی ات را با جنگ در میان بگذار
صدای تو چشمه ای خواهد شد
و انسان را با انسان
آشتی خواهد داد.

Comments